تکالیف مدرسهاش را که انجام داد، پای سفره شام نشست تا در کنار 2 خواهرش غذا بخورد. فاطمه، تازه وارد کلاس اول شده بود و برای همین شور و شوق مدرسه، اجازه نمیداد که قبل از انجام تکالیفش، حتی لب به غذا بزند. آن شب وقتی دختربچه 7ساله کنار سفره نشست، هیچکس خبر نداشت که این شام آخرش خواهد بود. فاطمه بعد از خوردن شام، دچار مسمومیت شدید شد و طولی نکشید که پزشکان مرگ مغزی او را تأیید کردند. دختر بچه 7ساله برای همیشه از بین خانوادهاش رفت اما پدر و مادرش با اهدای اعضای بدن او، به بیماران نیازمند فرصت زندگی دادند.
شروع حادثه
آن شب مادر فاطمه برای شام تنماهی سر سفره گذاشته بود. همه مشغول خوردن غذا شدند، اما چند دقیقه بعد از اتمام شام، حال فاطمه و 2 خواهر دیگرش بد شد. پدر خانواده نگران شد و هر سهدخترش را به بیمارستان برد. پزشکان به آنها سرم وصل کردند اما فاطمه حالش لحظه به لحظه بدتر میشد تا اینکه دچار تشنج شد و به کما رفت. پزشکان امیدی به زنده ماندنش نداشتند و از همه بدتر اینکه خبر رسید فاطمه دچار مرگ مغزی شده است.
پدر و مادر فاطمه وقتی خبر را شنیدند، شوکه شدند. باورشان نمیشد دختربچهشان را به همین راحتی از دست دادهاند. دنیا انگار روی سرشان خراب شده بود. از یک سو غم از دست دادن فاطمه و از سوی دیگر وضعیت بد 2 دختر دیگر، روحشان را آزار میداد. با این حال وقتی مطمئن شدند که دیگر هیچ امیدی به بازگشت دخترشان نیست، دست به کاری بزرگ زدند؛ آنها رضایت دادند که اعضای بدن دخترشان به بیماران نیازمند اهدا شود و قرار شد پیکر بیجان دختربچه 7 ساله، برای انجام عمل پیوند به بیمارستان سینا در تهران منتقل شود.
آخرین وداع
تا شروع عمل پیوند 2 روز وقت باقی بود. ساعت 11:45 پنجشنبه 10 آذر ماه، پدر و مادر فاطمه باید با دخترشان خداحافظی میکردند. انگار همین دیروز بود که خبر بهدنیا آمدنش را شنیدند و پدر او خوشحال، در بیمارستان از پشت شیشهها نوزادش را تماشا میکرد.
اشک در چشمان زن و مرد جوان حلقه زده بود. انگار فراموش کرده بودند که 2 دختر دیگرشان هنوز روی تخت بیمارستان هستند. به فاطمه که روی تخت بیمارستان بود خیره شده بودند و بیصدا اشک میریختند. خداحافظی از دختری که با هزار شور و شوق کلاس اول دبستان را شروع کرده بود، برایشان سخت بود، اما آنها با خدا معامله کرده بودند. فکر میکردند با اهدای اعضای بدن دخترشان آرامتر خواهند شد. وقتی یکی از پزشکان با صدای آرام به آنها گفت که باید دخترشان هر چه زودتر به تهران منتقل شود، فاطمه را بوسیدند و به این ترتیب پیکر بیجان دختربچه با آمبولانس به بیمارستان سینا منتقل شد.
اهدای کلیه و کبد
دکتر ساناز دهقانی، مسئول واحد فراهم آوری اعضا در بیمارستان سینا به خبرنگار همشهری میگوید: فاطمه و خانوادهاش در رشت زندگی میکردند. طبق اطلاعات ما، سهشنبه هفته گذشته مادر فاطمه تن ماهی خریده و بدون اینکه آن را در آب جوش بجوشاند، در ماهیتابه سرخ کرده است.
3 دختر کوچک این خانواده بعد از خوردن تن ماهی دچار حال تهوع شدند. پدر خانواده هر سه را به بیمارستان رساند، اما فاطمه دختر 7 ساله آنها که بیشتر از بقیه تن ماهی خورده بود، حالش بدتر و دچار تشنج شد. وقتی به ما اطلاع دادند که وی دچار مرگ مغزی شده و خانوادهاش میخواهند اعضای بدنش را اهدا کنند، خواستیم تا او را به بیمارستان ما انتقال دهند. وقتی پیکر بیجان فاطمه به اینجا رسید، پس از انجام آزمایشهای متعدد، مطمئن شدیم که او دچار مرگ مغزی شده و به همین دلیل عمل اهدای عضو ساعت14 دیروز انجام شد.
به گفته وی، در جریان این عمل 2کلیه و کبد فاطمه به بیماران نیازمند اهدا شد.
پدر فاطمه چه میگوید؟
پدر فاطمه، کارگر ساختمانی است و به جز فاطمه 5 فرزند دیگر دارد. او روز گذشته در گفتوگو با خبرنگار همشهری گفت: دخترم زهرا 9ساله و آیناز2.5ساله نیز پس از خوردن تن ماهی دچار حالت تهوع شدند اما فاطمه آن شب حالش از بقیه بدتر بود. هر سهدخترم آن شب در بیمارستان بستری شدند و تحت درمان قرار گرفتند.
فاطمه خیلی تن ماهی دوست داشت و از همه بیشتر خورده بود. دخترم حتی آن شب تکالیف مدرسهاش را انجام داده بود. نمیدانید چه اشتیاقی برای رفتن به مدرسه داشت. وی افزود: وقتی پزشکان مرگ مغزی او را تأیید کردند و ماجرای اهدای عضو مطرح شد، نمیدانستم چکار کنم. مرگ دخترم خیلی برایم سخت بود اما همین که میدانستم اعضای بدنش به بیماران نیازمند امید به زندگی میبخشد و آنها هر روز برایش دعا میکنند، آرامم میکرد.
وی افزود: 2 دختر دیگرم که در بیمارستان رشت بستری هستند خوشبختانه حالشان خوب شده و مرخص خواهند شد. آنها کمتر تن ماهی خورده بودند، اما من میخواهم به دادسرا بروم و ماجرای مرگ دختر معصومم را پیگیری کنم.
جوشاندن قبل از مصرف
دکتر دهقانی در هشدار به شهروندان گفت: بارها پزشکان و کارشناسان به مردم هشدار دادهاند که حتما پس از خرید هر نوع کنسروی، آن را جوشانده و بعد مصرف کنند، اما متأسفانه بسیاری در این زمینه بیتوجهی و کوتاهی میکنند. مردم باید خیلی مراقب باشند چون سم کنسروها بسیار خطرناک است و خصوصا بچهها که ضعیفتر هستند را زودتر از پا درمیآورد. به همین خاطر توصیه میشود حتما پیش از مصرف هرگونه کنسرو آن را بجوشانید تا شاهد چنین حادثههای تلخی نباشیم.